اسوه ها
رابطه علامه طباطبایی و همسر ایشان
همسر علامه طباطبایی
قمرالسادات، همسر علامه، از خانواده متدین و پاک
طینت طباطبایی، زنی بود که در سیر تکاملی و سلوک
علامه نقش مؤثر داشت. خانمی که همه عمر را در طبق
اخلاص گذاشت و در راه این عارف والامقام تقدیم کرد.
دشوارترین مشقّتها را در غربت شهرهای نجف و قم
تحمل کرد و حتی یک بار هم گلایه نکرد. مهندس
سیدعبدالباقی طباطبایی، فرزند این خانواده میگوید:
هنگامی که خواستیم به قم عزیمت کنیم به مادرم گفتم:
شب عید که وقت مسافرت نیست؛ در این هوای
سرد کجا میخواهیم برویم؟ مادرم نگاهی به من کرد
در حالی که اشک چشمانش را پاک میکرد این شعر را خواند:
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هرجا که خاطرخواه اوست
رشته برگردن نه از بیمهری است
رشته عشق است و بر گردن نکوست
قدردانی از همسر
حضرت علامه طباطبایی درباره همسر خود چنین میگوید:
این زن بود که مرا به اینجا رسانید؛ او شریک من در
کارهای علمی است و هرچه نوشتهام نصفش مال این
خانم است. او به حدی به من کمک میکرد که گاه از
چگونگی تهیه قبای خود اطلاع نداشتم (به این معنا
که میرفت پارچهای انتخاب میکرد، میخرید و
پس از دوخت و آمادهسازی در اختیار ایشان قرار میداد)
وقتی مشغول تحقیق و پژوهش بودم، با من سخن
نمیگفت و سعی میکرد، شرایط آرامی برایم ایجاد کند،
رشته افکارم گسسته نشود و هر ساعت در اطاق مرا باز
میکرد و آرام چای را میگذاشت و میرفت. مرحوم
علامه به همسر باوفایش عشق میورزید و برایش احترام
بسیاری قائل بود. پس از مرگش تا مدتها مرحوم علامه
هر روز بر سر قبرش حاضر میشد و در فقدان او
ناباورانه اشک میریخت و این مهر دوسویه همگان
را به تعجب وا داشته بود.
منبع: www.rasekhoon.net